روزه ابعاد گوناگونى دارد و آثار فراوانى از نظر مادى و معنوى در وجود انسان مى گذارد، که از همه مهمتر،"بعد اخلاقى" و "فلسفه تربیتى" آن است.
روزه دار باید در حال روزه با وجود گرسنگى و تشنگى، از غذا و آب و همچنین لذت جنسى چشم بپوشد و عملا ثابت کند که او همچون حیوان در بند اصطبل و علف نیست؛ او مى تواند زمام نفس سرکش را به دست گیرد و بر هوسها و شهوات خود مسلط گردد.
انسانى که انواع غذاها و نوشیدنی ها را در اختیار دارد و هر لحظه که تشنه و گرسنه شد به سراغ آن مى رود، همانند درختانى است که در پناه دیوارهاى باغ و در کنار نهرها مى رویند. این درختان نازپرورده، بسیار کم مقاومت و کم دوامند و اگر چند روزى آب از پاى آنها قطع شود، پژمرده مى شوند و مى خشکند. اما درختانى که از لابلاى صخره ها و در دل کوه ها و بیابانها مى رویند و از همان طفولیت، طوفانهاى سخت و آفتاب سوزان و سرماى زمستان نوازشگر شاخه های آنهاست و با انواع محرومیتها دست به گریبانند، محکم، با دوام، پر استقامت، سخت کوش و سخت جانند!
روزه نیز با روح و جان انسان همین عمل را انجام مى دهد و با محدودیتهاى موقت به او مقاومت و قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت مى بخشد و چون غرائز سرکش را کنترل مى کند، بر قلب انسان نور و صفا مى پاشد. خلاصه روزه انسان را از عالم حیوانیت ترقى داده و به جهان فرشتگان صعود مى دهد، جمله "لعلکم تتقون" (باشد که پرهیزگار شوید) که در آیه 183 سوره بقره پس از فرمان به روزه داری ذکر گردیده، اشاره به همه این حقایق است.
براستی نکند که به سادگی این فرصت طلائی را از دست بدهیم و آئینه جانمان را در زلال ماه رمضان جلا نبخشیم. حال که در ابتدای راهیم، هوشیار و آگاه باشیم ...
آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج4، با اندکی تصرف